بد غذا خوردن
چند وقتی هست که خیلی خیلی داری بد غذا میخوری و منو کلی اذیت میکنی من با کلی ذوق و اشتیاق واسه تو غذا درست میکنم و فکر و ذهنم دائم پیش تو و خورد و خوراکته ولی تو با این طرزخوردنت توی ذوقم میزنی. دیروز که تعطیل بودیم واست ماکارونی شکلی درست کردم و توی ظفهای غذای خودت ریختم اولش خوشحال شدی و ذوق کردی که میخوای ابما غذا بخوری ولی فقط دو دونه ماکارونی رو خوردی باقیش رو توی دهنت یک کمی نگه میداشتی بعدش مینداختیش بیرون و اگر هم من بهت میدادم همین کار رو میکردی و اعصابمو واقعا به هم ریخته بودی عصر مجددا تلاش کردم که بهت باقی غذاها رو بدم البته با هزار ترفند و در حین بازی کردن یک چند لقمه دیگه خوردی ولی من با اینکه تو خیلی بد غذا خوردی ن...
نویسنده :
مامان علی اصغر
12:23